امروز می خواهم یک مقدار فضای چند فرهنگی (Multi cultural) اینجا رو تشریح کنم. توی محیط کارم، توی یک تیم هشت نفره هستیم:

- مدیر تیم یک خانم میانسال اهل مالزی است. ده دوازده سالی است که استرالیاست و توی بانک ها و شرکت های مالی مختلف مدیر پروژه بوده. 
- رئیس مستقیم من پاتریس، بزرگ شده استرالیا و متولد جزیره موریس (تبعیدگاه رضاشاه) است. از لهجه غلیظ استرالیاییش نمی تونید متوجه بشید که اصالتاً استرالیایی نیست ولی زبان اصلیش در دوران کودکی، فرانسوی بوده. 
- استیو متولد استرالیاست، ولی پدر و مادرش یونانی هستند و از یونان مهاجرت کرده اند. خودش هم یونانی بلد است. هم صحبت کردن و هم خواندن و نوشتن. 
- بروس نیوزیلندی است و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی خوبی دارد، وقتی فهمید ایرانی هستم خودش شروع کرد از Persian Empire صحبت کردن و گفتش که بزرگترین امپراطوری تاریخ بوده و یک زمانی شما و استیو اینا جنگ اساسی کرده اید! در خصوص حمله مغولها و چنگیز خان و کوبلای خان (البته با تلفظی که داشت نمی شد به راحتی متوجه شد) هم اطلاعات داشت. میدونست اسم شاه ما شاه بوده و ... ، بقیه اینقدر اطلاعات نداشتند و یا حتی نمی دونستند ایران دقیقا کجاست رو نقشه.
- هلن چینی الاصل متولد استرالیاست. چینی هم بلده هم صحبت کردن و هم خواندن و نوشتن. 
- یان 50 ساله، استرالیایی است و پدر و مادرش هم استرالیایی هستند. خیلی سریع صحبت می کنه، من قسمت های زیادی از حرفهاش رو معمولاً متوجه نمی شم. خیلی علاقمنده، در مورد ماه رمضان و عید فطر و تقویم ایرانی بهش گفته ام، خودش رفته بود از اینترنت در مورد Persian Calendar یک چیزهایی پیدا کرده بود.
- ایندرا اندونزیایی است، اینجا دانشجو بوده و یک جورایی داره اینجا کاراموزی می کنه. ایندرا کاتولیک است ولی می گوید 90 درصد اندونزیایی ها مسلمان هستند. اسمش سه قسمتی است ولی می گوید همه این سه قسمت مستقل از نام پدرش هست.یعنی First Name و Middle Name و Last Name دارند ولی Last Name شان ربطی به پدر یا مادر ندارد!

در سایر تیم ها هم قیافه های هندی و چینی به اندازه کافی می بینید، کسانی که لهجه استرالیایی دارند نیز به وفور وجود دارند و در جلسات متوجه شدن همه حرفهاشون واقعا سخته. یک بحثی که دوستان هم قبولش داشتند اینه که خیلی زیاد حرف می زنند و یک چیز رو صد بار توضیح می دهند، به خاطر همین یک قسمت رو هم متوجه نشین چیزی از دست نمی دهید!